tisdag 30 juni 2009

کبوتران ولایت یا پیک وحشت؛ لباس شخصی‌ها کیستند؟
Radio Farda
۱۳۸۸/۰۴/۰۹
نیوشا بقراطی
پیراهن‌های سفید روی شلوار، ریش‌های عمدتا نتراشیده، نگاه‌های جستجوگر، گاه مسلح به سلاح سرد یا حتی گرم، سوار بر ترک موتور به قلب جمعیت معترض می‌زنند؛ با شعارهایی مذهبی آمیخته به ناسزا، و فریادهای مرگ بر لیبرال و مشابه آن: حمله به کوی دانشگاه، ضرب و شتم وزرای اصلاح‌طلب، ترور نافرجام سعید حجاریان، بر هم زدن جلسات «دگراندیشان»... یک سو خون کشیشی بر زمین می‌ریزد، سوی دیگر پرده سینما در آتش می‌سوزد.گروهی کبوتران ولایت‌شان می‌خوانند، گروهی دیگر پیک وحشت.و اکنون بازگشته‌اند؛ قوی‌تر، منسجم‌تر، باتوم به دست، بر ترک موتور، تا رئیس جمهور محبوب رهبری را پاس بدارند.از آغاز خشونت‌ها در اعتراضات اخیر به نتایج انتخابات ریاست جمهوری، یک نام بیشتر از هر اصطلاح دیگری شنیده می‌شود: «لباس شخصی‌ها»؛ بازویی که گاه خودجوش و گاه سازمان یافته، یک گام جلوتر از پلیس، به معترضان یورش می‌برد .

بیشتر بخوانید:

به راستی «لباس شخصی‌ها» کیستند؟ مشروعیت‌شان از کجا می‌آید؟ و دایره اختیارات‌شان تا کجاست؟ بر صندلی گفت‌و‌گوی ویژه این هفته رادیوفردا کسی نشسته است که زمانی از اعضای ارشد «انصار حزب‌الله» بود؛ در تاروپود آن، و اکنون پس از سال‌ها کناره‌گیری، جزو معترضان و منتقدان سرسختش. «انصار حزب‌الله» اگرچه در برگیرنده تمام نیروهای لباس شخصی نیست، اما منسجم‌ترین، معروف‌ترین – و آن گونه که می‌گویند - پرقدرت ترین‌شان به شمار می‌رود. میهمان ما در این گفت‌وگو، دبیر سیاسی پیشین گروه انصار حزب‌الله است، عضو شورای موسس انصار حزب‌الله، از نزدیکان پیشین حسین الله‌کرم، حاجی بخشی، مسعود ده‌نمکی و نام‌های آشنای دیگر، نام‌هایی آشنا چه برای حزب‌اللهی‌های افراطی و چه برای دگراندیشان مدنی و سیاسی.«امیرفرشاد ابراهیمی» ساکن فعلی آلمان، فعال سیاسی و منتقد سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران که در پی حمله انصار حزب‌الله به کوی دانشگاه در سال ۱۳۷۸ و بروز اختلافات شدید، از عضویت در این گروه استعفا کرد، از پشت پرده انصار می‌گوید، و از این که حتی نامش را هم به درستی نمی‌دانیم.رادیوفردا: آقای امیرفرشاد ابراهیمی! سوال را از اینجا شروع می‌کنم که آن گروهی که به نام انصار حزب‌الله – چه درست و چه غلط – پیش مردم معروف شده، یا به طور عام، همان نیروهای لباس شخصی، که این روزها به خاطر برخوردشان با تظاهرکنندگان، شاید نام‌شان بیشتر از نیروی انتظامی و امنیتی بر سر زبان‌ها باشد، چه کسانی هستند؟ از کجا می‌آیند؟امیرفرشاد ابراهیمی: شاکله انصار حزب‌الله به سال ۱۳۷۲ برمی‌گردد. این گروه علنا با نشریه «یالثارات الحسین» اعلام موجودیت کرد. این نشریه ابتدا فقط در نماز جمعه پخش می‌شد، اما بعدها به کیوسک روزنامه‌فروشی‌ها راه پیدا کرد و علنی شد. تا سال ۱۳۷۴ همه گروه‌ها زیر عنوان انصار حزب‌الله جمع بودند. اما از این سال به بعد به دلیل اختلاف نظرهای کلی به چند پاره تقسیم شدند. یک گروه همان انصار حزب‌الله باقی ماندند و با نشریه یالثارات الحسین کماکان به کار مطبوعاتی خود مشغول بودند. و گروه دوم عنوان «اتحادیه دانشجویان و فارغ‌التحصیلان حزب‌الله» داشتند که آقایان الله‌کرم، مسعود ده‌نمکی، فرج مرادیان و حاجی بخشی هم عضو این گروه بودند. و این در واقع همان گروهی است که شما دبیر سیاسی آن محسوب می‌شدید؟بله. این تشکل که تشکیل شد من دبیر سیاسی آن شدم. آقای حسین الله‌کرم دبیر کل، و مسعود ده‌نمکی به عنوان دبیر فرهنگی آن برگزیده شد. یعنی بیشتر برخوردهای خیابانی که به نام انصار حزب‌الله در سال‌های دهه هفتاد شاهدش بودیم، درواقع ناشی از عملکرد همین گروه بود؟بله. اتحادیه فارغ‌التحصیلان و دانشجویان حزب‌الله بودند. افرادی مثل آقای گودرزی هم در همین گروه بودند. ما با آن گروه اصلی انصار حزب‌الله در یک سری مسائل اختلاف نظر داشتیم، اما در کل اشتراکات فکری زیادی هم داشتیم. می‌شود گفت که تقسیم کار کرده بودیم. بخشی از کار را انصار حزب‌الله برداشت و آن انجام کارهای فرهنگی و مطبوعاتی بود؛ و ما هم به عنوان گروه دیگری به برگزاری تجمعات دست می‌زدیم، جلساتی به نام «نوسازی معنوی» تشکیل می‌دادیم. و بله! می‌شود گفت که در آن درگیری‌ها و بر هم زدن تجمعات، تقریبا همه گروه‌ها با همدیگر همکاری داشتند و افرادی که مردم کلا به اسم انصار حزب‌الله می‌شناسند در آن مشارکت می‌کردند.که به لباس شخصی‌ها معروف شدند...بله.خوب، اینها تحت فرماندهی چه کسی هستند؟ برای چه کسی کار می‌کنند؟ به عبارت ساده‌تر مشروعیت برخوردشان و امکان استفاده از قوه قهریه‌شان را از کجا می‌آورند؟مشروعیت‌شان را در کل از رهبر می‌گیرند. این امر علنی بود. همه هم می‌دانستند. ما با دفتر رهبری ارتباط خیلی نزدیکی داشتیم. ملاقات‌های خصوصی داشتیم . بر سر هر موضوعی مجاز بودیم به دفتر رهبری برویم . حالا شاید الزاما با خود رهبر ملاقات نداشتیم . اما با مسولان ارشد دفتر رهبری در ارتباط بودیم . و همین مشروعیت هم باعث شده بود که نیروهای امنیتی و انتظامی نسبت به برخوردهای انصار حزب‌الله از خودشان مماشات نشان بدهند.منظورتان این است که برخی از رهنمودها و راهکارها را به طور مستقیم از دفتر رهبری اتخاذ می‌کردید؟دقیقا، دقیقا. نگاه کنید! پیش می‌آمد که ما جلساتی با آقای جنتی یا آقای مصباح یزدی هم داشته باشیم. اما آن چه که به رفتار ما مشروعیت می‌داد حمایت رهبری بود. مثلا وقتی پیش آقای جنتی یا یزدی می‌رفتیم می‌گفتند که شما کبوتران ولایت هستید. در جلساتی که با دیگران هم داشتیم آنان ما را با عنوان سربازان ولایت قلمداد می‌کردند. مطلب دیگری که باید بهش اشاره کنم این است که از سال ۱۳۷۶ و با سرکار آمدن آقای خاتمی تنش‌ها و درگیری‌ها بیشتر شد . نیروی انتظامی هم در یک وضعیت منفعل قرار گرفته بود. و نمی‌دانست با این نیروها باید چه کند. از همین جا بود که پایه و اساس تشکیل نیروهای «نوپو» شکل گرفت. طبق دستور مستقیم رهبری به مسئول اطلاعات نیروی انتظامی که در آن زمان آقای سرتیپ مسعود صدرالاسلام بود نیرویی راه‌اندازی شد به نام نوپو که اسم اختصاری «نیروهای ویژه پاسدار ولایت» بود. بخشی از بچه‌های انصار حزب‌الله به شکل کاملا سازمانی و ارگانیک در اختیار نیروی انتظامی قرار گرفت و زیر نظر اطلاعات نیروی انتظامی کار می‌کردند. همین افراد هم بودند که در حادثه ۱۸ تیر کوی دانشگاه حضور داشتند. الان هم در برخورد با تظاهرکنندگان و معترضان به نتایج انتخابات، نیروهای نوپو را می‌توانید با جلیقه‌های خاکستری رنگ تشخیص دهید.که از آن زمان برای چنین مواقعی سازمان‌دهی شده‌اند...بله، دقیقا.
«مشروعیت‌شان را در کل از رهبر می‌گیرند. این امر علنی بود. همه هم می‌دانستند. ما با دفتر رهبری ارتباط خیلی نزدیکی داشتیم. ملاقات‌های خصوصی داشتیم . بر سر هر موضوعی مجاز بودیم به دفتر رهبری برویم . حالا شاید الزاما با خود رهبر ملاقات نداشتیم . اما با مسولان ارشد دفتر رهبری در ارتباط بودیم . و همین مشروعیت هم باعث شده بود که نیروهای امنیتی و انتظامی نسبت به برخوردهای انصار حزب‌الله از خودشان مماشات نشان بدهند.»خوب، به نیروهای مختلف اشاره کردید، یعنی این افراد به محض پیوستن به تشکیلات انصار حزب‌الله مسلح می‌شوند و امکان استفاده از سلاح سرد و گرم را پیدا می‌کنند؟ببینید، بحث تسلیح حزب‌الله برای اولین بار در ایام اتفاقات کوی دانشگاه مطرح شد. قبل از آن، به این صورت مطرح نبود که بگوییم همه نیروهای حزب‌الله سلاح داشتند. باید بدانید که یک رابطه کاملا پیچیده در میان نیروهای انصار حزب‌الله وجود دارد که اگر بخواهم تشریحش کنم بسیار زمان‌بر خواهد بود. به طور خلاصه، کسانی که در انصار حزب‌الله حضور داشتند عمدتا بسیجی یا سپاهی بودند. این افراد سپاهی گاها از محل خدمت‌شان در سپاه اسلحه داشتند. و این اسلحه را زمانی که در ماموریت‌های حزب‌الله حضور داشتند با خودشان حمل می‌کردند. افرادی هم که بسیجی بودند عمدتا حکم‌هایی داشتند که به همان احکامی برمی‌گشت که در ایست‌های بازرسی در خیابان‌ها از آن استفاده می‌کردند. بر همین اساس اگر زمانی هم نیروی انتظامی یا هر کس دیگر می‌خواست با آنها برخورد کند یا بپرسد که این افراد لباس شخصی اینجا، در تجمعات، چه کار می‌کنند، نمی‌گفتند من حزب‌اللهی هستم؛ می‌گفتند من بسیجی‌ام، این هم حکم ماموریتم. بهترین تعبیر این است که بگوییم در واقع یک سوء استفاده قانونی در اینجا انجام می‌شد و کسی هم از این افراد ایراد نمی‌گرفت. حالا که بحث از سازماندهی نیروهاست می‌خواستم بپرسم در سازماندهی نیروهای انصار حزب‌الله که یک نیروی شبه‌نظامی با ایدئولوژی مذهبی شدید به شمار می‌رود، مولفه مذهب کجا قرار می‌گیرد؟ اعتقادات چه جایگاهی دارد؟اعتقادات در درجه بالایی بود. انصار حزب‌الله یک گروه و سازمانی بود که به اعضایش حقوق و پول به طور رسمی نمی‌داد البته راه‌های دیگری بود که...به این بحث باز می‌گردیم، اما اجازه بدهید به اینجا که رسیده‌ایم، یک پرانتز باز کنیم. از ایران شنیده می‌شود که به افرادی پول داده می‌شود تا در برخورد با معترضین، بقیه نیروها را همراهی کنند. شما احتمال چنین چیزی را چطور می‌بینید؟احتمال آن را تایید می‌کنم. ببیند مثلا آقای ... عضو انصار حزب‌الله بود، ولی مثلا یک آژانس هواپیمایی هم داشت. این آژانس هواپیمایی طبعا یک سری هزینه‌هایی هم دارد، باید مالیات بپردازد. اما بر اساس روابط خاص، از این هزینه‌ها چشم‌پوشی می‌شد. کافی است که من مثلا به عنوان مسئول انصار حزب‌الله به آقای ... زنگ بزنم که در آن زمان دبیر جامعه اسلامی ... بود، و بگویم فلانی از بچه‌های ماست، هوایش را داشته باشید. همین «هوایش را داشته باشید»، به معنای آن بود که او می‌تواند از یک رانت ویژه استفاده کند.شما شخصا شاهد چنین مسائلی بودید؟بله. من شخصا شاهد بودم . این سفارشات در رده‌های بالای گروه اتفاق می‌افتاد. البته در رده‌های پایین‌تر و بچه‌هایی که مثلا تجمعات را بر هم می‌زدند یا در میان نیروهای پیاده نظام هم این طور نبود که مثلا بگویند «خوب شما امروز این تجمع را بهم زدید این دو هزار تومان را بگیر!»، اما در هر صورت پولی به آنان اختصاص داده می‌شد. مثلا می‌گفتیم، خوب شما بچه‌های حزب‌الله هستید . می‌خواهید فلان برنامه یا فلان هیات مذهبی را تشکیل دهید. این پول را آقای فلانی به همین منظور به شما کمک کرده است... خوب پس باز می‌گردیم به نقش مذهب و استفاده از آعتقادات در این گروه، که پیشتر بحث‌اش نیمه کاره ماند...بله . مذهب در جایگاه بالای تفکر این گروه قرار دارد. اساسا اکثر برخوردها (از سوی بازوهای اجرایی گروه) با انگیزه‌های مذهبی صورت می‌گیرد. کسانی که در رده اول این گروه بودند می‌دانستند که برخورد با آقای عطاالله مهاجرانی یا برخورد با دکتر سروش یک برخورد سیاسی است. ولی ما، یا کلا جریان اصلی انصار حزب‌الله نمی‌رفتیم به این افراد بگوییم که مثلا چون ما از نظر سیاسی با آقای خاتمی اختلاف داریم بروید و تجمع‌شان را بر هم بزنید. با این عنوان طرح می‌شد که این افراد دارند ریشه‌های اسلام را می‌خشکانند. اینها دارند اسلام را کم‌رنگ می‌کنند، اسلام آمریکایی را ترویج می‌کنند، و امثال این صحبت‌ها. در واقع نیروها، به عنوان یک تکلیف دینی تجمعات را بر هم می‌زدند یا با مردم برخورد می‌کردند.حالا اگر موافق باشید، کمی بیشتر به اتفاقات اخیر بپردازیم. یکی از شایعات قوی این است که در برخورد با معترضان تظاهرات اخیر از نیروهای خارجی هم استفاده می‌شود. آیا شما در طول مدتی که با این گروه همکاری می‌کردید شاهد چنین نمونه‌هایی هم بوده‌اید؟ این ادعا به نظر شما تا چه حد می‌تواند صحت داشته باشد؟باید برگردم به همان حرفی که یک بار هم زدم، اعضایی که در انصار حزب‌الله فعالند عمدتا نیروهای بسیجی هستند. بسیجی‌ها به عنوان ضابط قضایی عمل می‌کنند و در مواقع بحران این افراد می‌توانند به عنوان یکی از زیرمجموعه‌های سپاه پاسداران انجام وظیفه کنند. ماموریت حفظ امنیت تهران طبق مصوبه فرماندهی کل قوا زیر نظر قرارگاه ثارالله تهران است . قرارگاه ثارالله تهران یک قرارگاه مستقل است که زیر نظر هیچ کدام از نیروهای پنچگانه سپاه قرار ندارد، و مستقیما زیر نظر فرمانده کل قوا هدایت می‌شود. در آن قرارگاه ثارالله دو تیپ وجود داشتند وهنوز هم هستند که در آن افراد خارجی حضور دارند. یک تیپ آن جنب نمایشگاه بین‌المللی تهران و مابین نمایشگاه و ساختمان صدا و سیما مستقر است که اینها بازماندگان لشکر ۹ بدر هستند که افرادش عراقی‌اند. یک تیپ دیگر هم از نیروهای احتیاط حزب‌الله لبنان هستند که برای آموزش وارد ایران شده‌اند و مانده‌اند. دفتر آنها هم در خیابان حافظ شیراز در خیابان ولی‌عصر قرار دارد، ولی محل استقرارشان پادگان امام علی است . این شایعاتی که امروز در سطح جامعه مطرح شده... کما این که خودم هم در عکسها شاهد آن بودم دو تن از اعضا حزب‌الله لبنان را نشان می‌دهد که یکی از آنها جزو افراد معروف حزب‌الله لبنان است، یعنی برادر علی منیر اشمر است که همین حالا هم اگر به وب‌سایت حزب‌الله لبنان بروید، می‌بینید که نامش در بین شهدای استشهادی نوشته شده. برادر او، در درگیری‌های اخیر در تهران حضور داشته است، عکسش هم در خیابان چاپ و منتشر شده است. همین به نظر من می‌تواند ثابت کند که حزب‌الله لبنان، نیروهایش را برای سرکوب، وارد ایران کرده است. ولی حضور این افراد ربطی به انصار حزب‌الله ندارد؛ این افراد از زیر مجموعه‌های سپاه پاسداران هستند...یعنی این افراد خارجی که می‌گویید، در ارتباط با لباس شخصی‌ها نیستند؟نه، این افراد، حاصل ارتباط ارگانیکی است که سپاه پاسداران با حزب‌الله لبنان دارد. البته درست است که ما هم به عنوان انصار حزب‌الله در آن زمان اشتراکات زیادی با حزب‌الله لبنان داشتیم . حتی با حزب‌الله سوریه و افغانستان . و هر جا کنگره‌ای برگزار می‌شد ما هم به عنوان نماینده حزب‌الله ایران در آن شرکت می‌کردیم؛ اما هیچ وقت ارتباط ارگانیکی با این افراد نداشتیم . و حضور این افراد (حزب‌الله لبنان در ایران) برمی‌گردد به ارتباط سپاه پاسداران و بهره‌گیری آنان از حزب‌الله لبنان.می‌خواستم بپرسم وقتی به عکس‌های درگیری‌ها در ایران نگاه می‌کنید، چهره‌های آشنایی هم در بین لباس شخصی‌ها می‌بینید؟ یا نیروها به طور کامل از آن زمان عوض شده‌اند؟بله . وقتی عکس‌ها را می‌بینم تعدادی از بچه‌هایی را که آن زمان در انصار حزب‌الله حضور داشتند می‌بینم . البته شاید در آن زمان رده‌های‌شان خیلی پایین‌تر از امروز بود. ولی امروز به عنوان نیروهای لباس شخصی و حزب‌اللهی در مقابل مردم قرار دارند و اسلحه هم دارند و عده دیگری هم از چهره‌های آشنا به عنوان بسیجی، و در لباس بسیجی، در تجمعات حضور دارند.به این نکته اشاره کردید که «سلاح دارند». دامنه اختیارات این افراد تا چه حد است؟ آیا در برخورد با معترضین به طور مثال، حکم تیر دارند؟ تا چه حد اجازه برخورد فیزیکی با مردم دارند؟در زمانی که من در این تشکیلات بودم هنوز حوادث به درگیری مسلحانه با مردم نکشیده بود. صرفا این افراد تجمعات را به هم می‌زدند. و البته دامنه اختیارات‌شان در همان زمان هم به‌شدت بالا بود. نیروی انتظامی هیچ گونه برخوردی هیچ گاه با این افراد نداشت . یادم می‌آید بعد از تجمعات و برخوردهایی که در جریان تشییع جنازه‌های آقای مختاری و خانم اسکندری و آقای فروهر صورت گرفت و بعد از درگیری‌هایی که پیش آمد، تعدادی از افراد انصار حزب‌الله توسط نیروی انتظامی دستگیر شدند. به من زنگ زدند که ما چند نفر را بازداشت کرده‌ایم که ادعا می‌کنند از بچه‌های انصار حزب‌الله هستند، بیایید که اگر آنها را می‌شناسید آزادشان کنیم. یعنی اگر هم به هر دلیل این افراد توسط نیروی انتظامی بازداشت می‌شدند بلادرنگ آزاد می‌شدند. و هیچ گونه برخوردی هم با آنان صورت نمی‌گرفت. بالاترین برخوردی که من شاهد آن بودم در جریان ضرب و شتم آقای نوری و مهاجرانی بود در نماز جمعه تهران که همان زمان قوه قضاییه این افراد را بازداشت کرد و برای‌شان حکم هم صادر شد، اما هیچ گاه این احکام اجرا نشد. یعنی در واقع قوه قضاییه اهتمامی نمی‌دید که با این افراد برخورد کند. چون هم قوه قضاییه و هم نیروی انتظامی می‌دانستند که به هر جهت این افراد نیروهای وفادار نظام هستند و به نوعی تحت امر رهبری هستند. به همین دلیل هم کسی جرات برخورد با آنها را نداشت. دایره اختیارات‌شان عملا به اندازه‌ای گسترده بود که قادر بودند هر کاری بکنند. من بارها و بارها شاهد بودم که مثلا یک بچه ۱۷، ۱۸ ساله به یک سرهنگ نیروی انتظامی دستور می‌داد و سرش داد می‌زد که مثلا «چرا نیروهای‌تان را نمی‌آورید جلو؟!» و متاسفانه می‌دیدم که پلیس هم حرف این افراد را اجرا می‌کرد و نسبت به آنان مماشات داشت و از آنان می‌ترسید . چون همه به خوبی می‌دانستند که انصار حزب‌الله یعنی رهبری




söndag 28 juni 2009

مجتبی، پسر دوم خامنه‌ای از عوامل اصلی کودتا


روزنامه بریتانیایی گاردین از قول دیپلماتها و تحلیلگران می‌نویسد مجتبی خامنه‌ای، پسر دوم علی خامنه‌ای، یكی از عوامل اصلی کودتا و سركوب مردم معترض به نتیجه انتخابات است. مجتبی خامنه‌ای متحد اصلی محمود احمدی نژاد است.
روزنامه بریتانیایی گاردین از قول دیپلماتها و تحلیلگران می‌گوید مجتبی خامنه‌ای، پسر دوم رهبر جمهوری اسلامی، یكی از عوامل اصلی سركوب مردم معترض به نتیجه انتخابات است. به گزارش این روزنامه معتبر، مجتبی خامنه‌ای متحد اصلی محمود احمدی نژاد است كه در انتخابات دهمین دوره‌ی ریاست جمهوری ایران توسط وزارت كشور دولت نهم به عنوان پیروز میدان معرفی شد، خبری كه گسترده‌ترین اعتراضات مردم ایران از زمان انقلاب سال ۱۳۵۷ را به دنبال داشته و پس از ۹ روز هنوز فروكش نكرده است.مجتبی خامنه‌ای كلیددار و دروازه‌بانِ بیتِ رهبری و مرد پشت پرده‌ی تمام ماجراهای اخیر (و ۴ سال پیش) است. به گفته دیپلماتها این اوست كه دستور میدهد تا تظاهرات سركوب شود و نیروها به مردم بی‌سلاح حمله كنند. مجتبی خامنه‌ای احمدی نژاد را می‌چرخاند و باعث و بانی انتخاب او هم در چهار سال پیش همو بود (این موضوع را مهدی كروبی در آن زمان افشا كرده است). گاردین می‌گوید مجتبی خامنه‌ای در زمان انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ توانسته است نظر پدر خود را به محمود احمدی‌نژاد كه در آن زمان شهردار تهران بود جلب كند. آقای احمدی‌نژاد در انتخابات سال ۱۳۸۴ كه به دور دوم كشیده شد، در برابر اكبر هاشمی رفسنجانی به پیروزی رسید.این روزنامه‌ی بریتانیایی و همچنین شبكه خبری سی‌ان‌ان می‌گویند كه برای راه یافتن به «بیتِ رهبری» و دیدار با خود رهبر جمهوری اسلامی باید اجازه‌ی مجتبی خامنه‌ای را داشت كه گفته می‌شود «بیشتر از پدرش، بنیادگرا و افراطی است».گاردین از قول تحلیل‌گران ایرانی می‌نویسد علی خامنه‌ای که اکنون ۷۰ سال دارد در پی آن است که پسر دوم خود را به جای خود بنشاند. بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی، تعیین رهبر در ایران بر عهده مجلس خبرگان رهبری است كه ریاست آن اكنون در دست اكبر هاشمی رفسنجانی، به گفته گاردین «قدرتمندترین رقیب خامنه‌ای و احمدی‌نژاد» قرار دارد. علی انصاری، تحلیل‌گر ایران در دانشگاه سنت‌اندروز انگلیس، به گاردین گفته است: اخیراً خیلی صحبت این بوده است كه تمام این مسائل به مجتبی و جانشین شدن او مربوط است. آقای انصاری می‌گوید «او احتمالاً در پی آن است كه این مقام را در درازمدت برای خود به دست آورد و حفظ كند.»این روزها شعارهای دولتی اغلب پیرامون علی خامنه‌ای، شعار “علی، علی ما هست!” كه این علی را با حضرت علی پیوند بزنند. و می‌دانیم كه حضرت علی پسرش امام حسن را به جانشینی خود انتخاب كرد! رهبر جمهوری اسلامی یك روز پس از اجرای انتخابات در حالی به محمود احمدی‌نژاد به عنوان پیروز میدان تبریك گفت كه شورای نگهبان هنوز صحت و سلامت انتخابات را تأیید نكرده بود. آقای علی خامنه‌ای در دیدار با نمایندگان نامزدهای ریاست جمهوری نیز محمود احمدی‌نژاد را رئیس‌جمهور «منتخب» خواند و در اشاره‌ای غیرمستقیم به اعتراضاتِ میرحسین موسوی و مهدی كروبی به نتیجه انتخابات، بر ضرورت داشتن فرهنگ شكست تأكید كرد.مجتبی خامنه‌ای؛ مرد یك میلیارد و ششصد میلیون دلاریمقاله گاردین اینجا ختم می‌شود. اما مسائل دیگری هم در میان است كه نام مجتبی را بیشتر سر زبانها انداخته است. او را مرد یك میلیارد و ششصد میلیون دلاری می‌نامند. چون چند هفته پیش دولت انگلیس ناگهان اعلام كرد كه سپرده‌ی یك حساب بانكی به مبلغ ۹۷۶,۱۱۰,۰۰ پوند انگلیس را مسدود كرده است. این اقدام ظاهراً به درخواست اتحادیه‌ی اروپا انجام گرفت اما در نهان گفته می‌شود گویا چون این مبلغ به شخص مجتبی خامنه‌ای تعلق داشت و حساب صد امام و صندوق بیت امام و دیگر مبالغ دریافتی بیت به این حساب واریز می‌شده و اغلب خریدهای وسائل سركوب، از جمله یونیفرم‌های فضائی– هالیوودی پلیس و باتون و سلاح های دیگر و موتورسیكلت لباس شخصی‌ها و بسیجی‌ها و غیره، همه از این حساب برداشت می‌شده، دولت انگلیس برای همین این حساب را مسدود كرده است. گفته می‌شود خشم شدید و بی‌سابقه‌ی آیت‌الله خامنه‌ای هم از انگلیس در نماز جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۸۸ برای همین بوده است.مجتبی خامنه‌ای داماد غلامعلی حداد عادل است. پس از این وصلت میان دو خانواده، حداد عادل مرتبت عالی در نظام اسلامی یافت. نخست با تقلب و دستکاری شورای نگهبان در آرای مردم وارد مجلس ششم شد و سپس در مجلس هفتم به ریاست رسید.تشكیل شورای رهبری میان خبرگان مورد بحث استاین خبر درحالی انتشار می‌یابد كه گفته می‌شود یكی از انگیزههای كودتای انتخاباتی اخیر، تشدیدِ بیماری سرطان ریه رهبر است و فرزند او "مجتبی" سعی داشته با این كودتا قدرت را در بیت پدرش نگهدارد و سپس خود آن را قبضه كند و نگذارد رئیس جمهوری مستقل از بیت رهبری سكان را به دست بگیرد. تمام تجربه‌ی بیت آیت‌الله خمینی و سرنوشت احمد خمینی در شكل‌گیری كودتای انتخاباتی اخیر نقش داشته است. یعنی تعیین جانشین رهبر، پیش از فوت رهبر! حدس زده می‌شود، بخشی از نامه‌ی میرحسین موسوی كه در آن اشاره می‌كند «بحث نه بر سر ریاست جمهوری و انتخابات اخیر، بلكه بر سر نهادینه شدن یك روش حكومتی است» می‌تواند اشاره به همین مسئله باشد. یعنی تبدیل جمهوری به پادشاهی یا حكومت اسلامی كه نوعی پادشاهی مذهبی است.از سوی دیگر خبرهایی مبنی بر تشكیل شورای رهبری برای جلوگیری از چنین كودتایی منتشر شده است. اكنون این گمانه مطرح شده است كه آیت اله خامنه‌ای با كشتارهای گسترده‌ی اخیر و موضع‌گیری یكجانبه‌ی انتخاباتی‌اش، شرایط رهبری را از دست داده و می‌بایست عزل شود
نامه میرحسین موسوی به شورای نگهبان


مناسب‌ترین راه برون رفت ابطال انتخابات است

موسوی: بازشماری ده درصد صندوق‌های رأی نمی‌تواند به جلب اعتماد و اطمینان مردم كمك كند... شورای نگهبان و به طریق اولی هیأت منتخب این شورا قادر به داوری منصفانه نیست. اینجانب ضمن تأكید مجدد بر ابطال انتخابات، پیشنهاد می‌كنم كه موضوع به حكمیتی شرعی و قانونی و مستقل كه مورد اتفاق نامزدها و حمایت آن دسته از حضرات آیات و مراجع عظام تقلید كه حل و فصل موضوع را پیگیری نموده‌اند، باشد ارجاع داده شود.
Sat / 27 06 2009 / 20:16بسمه تعالیشورای محترم نگهبانسلام علیكم. بازگشت به نامه شماره ۳۳۵۱۲/۳۱/۸۸ مورخ ۵/۴/۱۳۸۸ معاون اجرایی و امور انتخابات آن شورا، همانگونه كه در دو نامه قبلی اعلام گردید گسترة تخلفات و تقلبات انجام شده در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و موارد نقض قوانین از سوی دولت و وزارت كشور كه بخشی از آن در نامه مورخ ۲۸/۳/۸۸ رئیس سازمان بازرسی كل كشور مستند و وارد تشخیص داده شده به حدی است كه منحصر كردن رسیدگی به شكایات مربوط به تخلفات انتخاباتی به بازشماری ده درصد صندوق‌های رأی نمی‌تواند به جلب اعتماد و اطمینان مردم كمك كند و افكار عمومی را در خصوص نتایج اعلام شده اقناع نماید.بر اساس آنچه كه قبلاً به آگاهی آن شورا رسید حجم تخلفات و اقدامات مغایر قانون در چهار بخش:الف. فعالیتها، تبلیغات انتخاباتی و اقدامات تا پیش از روز رأی گیریب. عملیات اخذ رأی و شمارش آراج. جمع بندی و اعلام نتایج آراد. اقدامات پس از رأی گیری و اعلام نتایج آرابه گونه‌ای است كه چاره‌ای جز ابطال انتخابات و برگزاری مجدد آن باقی نگذاشته است. به عنوان نمونه به برخی از اهم عناوین تخلفات و اقدامات مغایر قانون اشاره می‌شود كه از مصادیق «تأثیر در نتیجه كلی انتخابات» موضوع تبصره ماده ۳۳ قانون انتخابات ریاست جمهوری است و ابطال این انتخابات را اجتناب ناپذیر می‌سازد (تفصیل هر یك از این عناوین به پیوست ارسال می‌شود):۱. نقض صریح، گسترده و جسورانه ماده ۶۸ قانون انتخابات و استفاده وسیع از امكانات دولتی و منابع عمومی و مداخله آشكار تعدادی از اعضای دولت، مدیران ارشد و استانداران و مدیران اجرایی به نفع نامزد حاكم.۲. عدم رعایت بی‌طرفی از جانب صدا و سیما و ایراد اتهامات اثبات نشده كه بخشی از آنها از سوی دادستان كل كشور عمل مجرمانه تلقی شده است و نیز تبلیغ گسترده و جانبدارانه رسانه‌های متعلق به دولت (ایرنا، روزنامه‌های دولتی و سایتهای خبری) به نفع نامزد حاكم.۳. وقوع گسترده جرایم موضوع ماده ۳۳ قانون انتخابات ریاست جمهوری در زمینه‌های زیر كه مخالف نص صریح بندهای ماده مذكوراند:• خرید رأی از طریق توزیع سود سهام عدالت و پرداختهای نقدی به خانواده‌های تحت پوشش نهادهای حمایتی و روستائیان و عشایر و نظایر آن.• تهدید و تطمیع در امر انتخابات از طریق افراد وابسته به دولت و پرداخت وجوه نقد به اعضای شوراهای اسلامی و افراد ذی نفوذ و …• عدم اطمینان از خالی بودن صندوقها قبل از لاك و مهر و نیز گم شدن یا خارج شدن تعرفه‌ها و صندوقها از شعب اخذ رأی با توجه به عدم حضور ناظران و گزارشهای واصله.• عدم اخذ رأی از بخش قابل توجهی از واجدین شرایط با محدود كردن زمان اخذ رأی و تخلفات متعدد در روز رأی گیری از قبیل مدیریت تعرفه‌ها و ایجاد كمبود تعرفه در شعب اخذ رأی.• تقلب در رأی گیری كه علیرغم چاپ بیش از ۱۲ میلیون تعرفه اضافی و نیز چاپ حدود ۲.۵ میلیون ( و به قولی بیشتر) تعرفه جدید بدون شماره سریال با مجوز یكی از اعضای شورای نگهبان در روز قبل از رأی گیری، كمبود تعرفه در حوزه‌های اخذ رأی را شاهد بودیم و بدون تردید با كنترل ته برگ‌های تعرفه‌ها با بانك اطلاعات ثبت احوال حجم عظیم آن قابل اثبات است و نیز تخلفات شمارش و تجمیع آرا.• توصیه به رأی دادن به نامزد مشخص توسط اعضای شعبه و ناظران و اساساً شكل گیری بخش قابل توجهی از شعب اخذ رأی و ناظران شورای نگهبان از میان هواداران نامزد حاكم.• ایجاد رعب و وحشت برای رأی دهندگان و هواداران آنها در یك هفته منتهی به روز اخذ رأی و حمله به ستادها و هواداران در تجمعات قانونی تبلیغاتی در مناطق مختلف كشور.• ایجاد محدودیت‌های متعدد برای نمایندگان ناظر ستادهای نامزدها برای حضور در جلسات هیأت‌های اجرایی، مراكز شمارش و تجمیع آرا و بخش قابل توجهی از شعب اخذ رأی.• قطع سرویس پیام كوتاه در روز رأی گیری به عنوان ابزار پیش‌بینی شده برای نظارت بر شعب اخذ رأی و انعكاس تخلفات از سوی ناظرین ستادهای اینجانب جهت پیگیری قانونی و قطع تلفنهای همراه و ثابت كمیته صیانت از آرا در زمان تجمیع و اعلام نتایج.۴. طراحی سازوكاری غیر قابل نظارت و مغایر قانون برای تجمیع آرای شمارش شده و اعلام نتایج آرا به صورت مهندسی شده (آن هم در حالی كه قبل از شروع اعلام نتایج از سوی ستاد انتخابات وزارت كشور، نتایج انتخابات در سایتهای وابسته به دولت، سپاه و روزنامه كیهان درج شده بود)۵. مداخله گسترده و غیرقانونی بخش‌هایی از نیروهای مسلح قبل و حین انتخابات كه خلاف نص صریح نظر حضرت امام (ره) می‌باشد.۶. وجود بیش از ۱۷۰ حوزه اخذ رأی با میزان آرای مأخوذه بین ۹۵ تا ۱۴۰ درصد.۷. حمله به ستادهای انتخاباتی در شهرستانها و تهران و پلمپ ستاد مركزی اینجانب و دستگیری رئیس و اعضای فعال آن كه موجب اخلال در گردآوری كامل اسناد و مدارك تخلفات انتخاباتی گردید.كه همه موارد فوق دال بر وجود تخلفات برنامه ریزی شده و سازمان یافته جدی در امر برگزاری انتخابات است. از آنجا كه بنابر اعلام شورای نگهبان بخشی از تخلفات صورت گرفته در انتخابات دهم ریاست جمهوری بیرون از دایره صلاحیت بررسی آن شورا است و نیز بخش‌هایی از اعتراضات قانونی علاوه بر شخص وزیر كشور و عوامل و مجریان آن وزارتخانه متوجه نحوه عملكرد تعدادی از اعضای خود شورای نگهبان و تخطی آنها از ضوابط قانونی و نقض بی‌طرفی است، رسیدن به یك داوری منصفانه در این مورد اساساً نمی‌تواند در حیطه شورای نگهبان و به طریق اولی در حیطه هیأتی باشد كه منتخب این شوراست، گذشته از اینكه برخی از افراد این هیآت در این انتخابات موضع بیطرف نداشته‌اند و نسبت به نتایج آن پیش از بررسی، اعلام موضع كرده‌اند كه این مسأله به رفع ابهامات و اقناع افكار عمومی كمك نمی‌كند.لذا اینجانب ضمن تأكید مجدد بر ابطال انتخابات به عنوان مناسب ترین راه برون رفت از معضل ایجاد شده و بازسازی اعتماد عمومی و صرفاً برای اینكه راهی نیز جهت رسیدگی از طریق یك هیأت حكمیت ملی گشوده بماند و اعتراض قانونی مردم در مرجعی مورد رسیدگی قرار گیرد كه بتواند مورد اجماع ملی و وفاق عمومی بوده و رأی آن مورد قبول عموم رأی دهندگان و مایه اطمینان خاطر مردم باشد، پیشنهاد می‌كنم كه موضوع به حكمیتی شرعی و قانونی و مستقل كه مورد اتفاق نامزدها و حمایت آن دسته از حضرات آیات و مراجع عظام تقلید كه حل و فصل موضوع را پیگیری نموده اند، باشد ارجاع داده شود
میرحسین موسوی
ششم تیرماه ۱۳۸۸
اين اطلاعات را به تمام جوانان داخل ايران كه مورد حمله نيروهاي جلاد انتظامي - پاسداران و بسيجي هاي حكومتي قرار مي گيرند قرار دهيد.
اين جوانان بايد از خويش دفاع و در صورت حمله بتوانند از خود عكس العمل نشان دهند.لطفا اين صفحه را براي دوستان خود خصوصا جوانان ايميل كنيد.و به نام دفاع ندا ثبت كنيد اين اطلاعات را ماموراني كه خود به بسيجي ها عمليات دفاع شخصي را ياد مي دهند در اين هنگام بر ضد خود آنها چاپ و در بين مردم پخش مي كنند حمله هاي ضد شورشي زماني كه بوسيله نيروهاي انتظامي دستگير يا محاصره مي شويد بهترين راه براي رهايي شما اين است كه بدن خود را با سرعت و به حالت شنا و پيچ تاب به جهت هاي نامشخص تكان دهيد به عبارتي در يك مسير ثابت قرار نگيريد بدين وسيله آنها را دچار سر در گمي و چشم آنها را با حركات سريع و ناميزان دچار اشكال مي كنيد.در جنگ به اين نوع حركات نا منظم سريع و شديد و تكانهايي به چپ و راست, حركات تيك تاكي مي گويند.يادتان باشد آنها با يك دست به شما حمله مي كنند و با دست ديگر مجبور به محاصره يا گرفتن شما هستند براي مقابله با دست ديگر پنجه بوكس با خود حمل كنيد اين پنجه بوكس ها را از چوب سبك و نوك فلزي تيز و دريل مي توانيد درست كنيد پنجه بوكس قابل حمل و سبك مي باشد مطمئن باشيد نوك آن تيز و صاف باشدموتور سوارهابسيجي موتور سوار با صداي موتور خويش جو ترس و حمله ايجاد مي كند يعني با گاز دادن به موتور صداي زيادي توليد كرده تا شما را بترسانند اينها اغلب در خيابانهاي باريك بدنبال شما خواهند آمد در اين صورت از قبل اين كوچه ها را با ميخ مزين كنيد به عبارتي به ديگران بگوييد از قبل ميخ را روي زمين بريزند و تاير اين موتور ها را پنچر كنيد در اين صورت از نيروي كاذب وحشت آنها بكاهيد.ميخ ها را در زاويه شصت و پنج درجه بهم وصل كنيد و مشتي از آنها را در راه موتور سوارهاي بسيجي بريزيدگاز اشك آور
با يك پارچه آغشته به سركه, بيني و دهان خود را بپوشانيد و اگر مطمئن هستيد در مقابل اين گاز قرار ميگيرد از قبل بطري آبي فراهم كنيد تا در صورت لزوم سريع با آب سرد چشمان خود را بشوييد.گفته ميشود كه تايرهاي سوخته اثر گاز اشك آور را كم مي كند اين حقيقت ندارد بلكه بدتر هم مي شود چون گاز ديگر هم به آن اضافه شده و نفس را سنگينر مي كند باتون يا باطون
بسيجي كه باتون در دست دارد بر اين گمان است كه با بالا بردن آن شما فرار كرده و رعب و وحشت ايجاد مي كند براي يك بسيجي باتون زدن شما در حال فرار بسيار راحت است و در مغز او اينطور تصور مي شود كه با بلند كردن آن شما دويدن آغاز مي كنيد شما به مغز او فرمان اشتباه بدهيد يعني با سرعتي كمتر از چند ثانيه به طرف خود او برگرديد و بدين وسيله او را گيج كنيد البته اين نوع تيك تاك در صورتي عملي خواهد بود كه شما در مقابل يك نفر قرار داريد در غير اين صورت اگر نيروي آنها چند نفر باشداين روش دفاعي عملي نخواهد بود آرايش و تشكيلات شورش
يادمان باشد تنها و تنها در صورت متحد شدن دشمن نمي تواند كار بسياري انجام دهد بهترين روشي كه در شورش مي توانيد امنيت و موفقيت بيشتري حاصل كنيد قفل كردن دستها و بازوها به يكديگر است از يكديگر در صورت امكان جدا نشويد كاملا همبسته و پيوسته قدم برداريد صفهاي جلو در صورت حمله با اسلحه مي توانند زير لباسهايشان از صفحات فلزي براي ضد گلوله استفاده كنند از كلاه هاي موتور سواري استفاده كنيد.سر و سينه خويش را حتي الامكان محافظت كنيد.هر چه گروه ها از هم جدا و ناپيوسته حركت كنند امكان حمله بسيجي ها بيشتر و ساده تر خواهد بود در صورت پيوستگي و تشكيل صفهاي بزرگ و قوي ,آنها كنترل خويش را از دست خواهند داددر اعتصاب كارگرهاي كره جنوبي در سال هزار و نه صد نود ثابت شد بهترين نيروهاي مقاوم و اورگانيزه شده را اين گروه در تاريخ داشته اند و اين تنها به اين دليل بود كه هزاران نفر دستهاي خويش را به يكديگر گره زده و در هم قفل كرده بودند اين پيوستگي و مقاومت باعث ضعيف شدن نيروي مقابل شده و آنها را از پا در آورد پيروز باد نيروي مقاوم و ايستاي ايران و جوانان كه همانا تنها سرمايه اين خاك و نيروي آينده خواهند بود
اين نوشته را به ندا آقا سلطان بانوي اين حركت انقلابي داخل ايران تقديم مي كنيم

fredag 26 juni 2009

این مطلب ممکنه جان خیلیها را نجات بدهد

این مطلبی است که دوست من، که پلیسی آمریکایی-ایرانی است، تهیه کرده است. وی از اعضای تیم است و متخصص در شیوههای ضد شورش به حساب میاید.او مدتی است ویدئوهای درگیریهای اخیر در ایران و تاکتیکهای مورد استفادهٔ بسیجیها را مورد مطالعه قرار داده و مطلب حاضر را در مورد روشهای مقابله با آنها نوشته است. خواهش میکنم این مطلب را در اختیار دوستان ایرانی قرار دهید. شاید با این کار بتوانیم از جان آنها محافظت کنیم.
س. ب
در اینجا چند روش ساده برای دفاع در مقابل نیروهای بسیجی به شما پیشنهاد میکنم:
حملات ضد شورشی
هنگامی که توسط نیروهای بسیج (یا غیره!) دستگیر شدید، بهترین راه برای آزاد شدن از دست آنها مشت و لگد زدن بی وقفه است. لازم است بدانید که نیروهای سرکوبگر باید شما را نگاه دارند و برای این کار احتیاج به دو دست دارند. هنگامی که شما مشت و لگد میزنید و حرکت میکنید، او مجبور است از یک دست برای مقابله استفاده کند. پنجهٔ مشتزنی برای فرار از دست نیروهای سرکوبگر بسیار کارامد است. پنجه مشتزنی چوبی بسیار محکم است و روش ساخت آن بسیار ساده. عکس شمارهٔ ۱ نمونهٔ یک پنجه مشتزنی چوبی است که میتوانید با تکهای چوب، یک کاتر و دریل در عرض نیم ساعت بسازید. این پنجهها سبک و محکمند و استفادههای زیادی میتوان از آنها کرد.لبههای بالایی این پنجه باید تیز و گرد باشند.


حمله با موتور سیکلت
حملات موتور سیکلتهای بسیج، بیشتر از همه چیز، برای ایجاد ترس و وحشت است. همین تاکتیک توسط پلیس اسب سوار آمریکا برای مقابله با اعتراضات به حقوق مدنی به کار گرفته شد.مزیت استفاده از موتور سیکلت در محیط شهری کاملا مشخص است: موتور سیکلت میتواند جاهایی برود که ماشین هرگز نمیتواند. هرچند موتور سیکلت میتواند عامل فلج کنندهٔ نیروی بسیج هم باشد.
با اینکه چرخهای موتور از جنس کربن کراتنور هستند، نمیتواند در مقابل پنچریهای متعدد دوام بیاورند. بهترین روش برای پنچر کردن، استفاده از کالتروپ آهنی است. این وسیلهٔ ساده با وصل کردن ۲ میخ به هم و به زاویهٔ ۶۵ درجه، در عرض چند دقیقه ساخته میشود. (عکس شمارهٔ ۲) با انداختن مشتی کالتروپ روی سطح خیابان، در عرض چند دقیقه میتوانید موتورهای بسیج را از حرکت متوقف کنید. اگر شما هم موتور سوار هستید، به خوبی میدانید که حرکت با دو لاستیک پنچر چقدر سخت است!


گاز اشک آور
تکه پارچه آغشته به سرکه میتواند بخوبی از شما در مقابل گاز اشک آور محافظت کند. دهان و بینی خود را با این پارچه بپوشانید و در صورت تماس مستقیم با این گاز، چشمها را با آب بشوریدد. قدیم شایعه بود که لاستیک سوخته اثر گاز اشک آور را کم میکند. ولی حقیقت اینست که لاستیک سوخ نه تنها اثر گاز اشک آور را زیاد میکند بلکه بوی بد هم میدهد!


باتون
پلیس ضد شورش استفاده از باتون را تعلیم دیده است. آنها به خوبی میداند که زدن کسی که میدود و حرکت میکند بسیار سادهتر و راحت تر از زدن کسی است که بی حرکت ایستاده. بدترین کار دویدن و فرار کردن است، چرا که این کار به او فرصت میدهد که ضربه را دقیقتر و محکمتر بزند. بهترین روش این است که مستقیم به طرف او بروید و فرصت هدف گیری را به او ندهید. فرار کنید، برگردید و مستقیم به سمت او بروید. وقتی این فاصله را بین خود و گارد کم میکنید زمان بندی او را برای حمله به شما کاملا مختل میکنید. یک بوکسر نمیتواند حریفش را که در چند سانتیمتریش ایستاده، بزند. به همین خاطر است که بوکسرها از این طرف به آن طرف میپرند. گارد باتون بدست هم درست مثل همین بوکسر است. او احتیاج به زمان دارد تا حملهٔ خود را زمانبندی کند. با نزدیک شدن به او نه تنها میتوانید فرصت زمانبندی را از او بگیرید، بلکه شاید بتوانید او را به زمین بزنید!

ساختار شورش
بهترین زمان عملکرد بسیج و پلیس ضد شورش زمانیست که مردم متفرق و پراکنده میشوند. بدترین شرایط برای آنها زمانی است که جمعیت با هم و جداناشدنی است. اعتراضات کارگری در کره جنوبی در دههٔ ۱۹۹۰، از سازمان یافتهترین شورشها در تاریخ به حساب میآید. هزاران نفر از آنها با داستان به هم قفل شده ایستادند و تحت هیچ شرائطی یکدیگر را رها نکردند. این حرکت، پراکنده کردن جمعیت را برای پلیس ضد شورش غیر ممکن کرد

torsdag 25 juni 2009

بیانیه شماره 8 موسوی
بسمه تعالي مردم هوشيار و شريف ايران طي روزهاي اخير صدا و سيما، خبرگزاريهاي دولتي، برخي روزنامه هاي دولتي و سايتهاي اينترنتي وابسته به دولت و روزنامه كيهان، بخش عمده اي از فضاي خود را به وارونه جلوه دادن آنچه قبل، حين و پس از برگزاري دهمين انتخابات رياست جمهوري ايران رخ داد، اختصاص داده اند. آنها با استفاده از امكاناتي كه متعلق به شماست، نه تنها به پنهان ساختن تخلفات و حوادث دلخراشي كه در ايام اخير اتفاق افتاد مي پردازند بلكه مسئولان مستقيم و غيرمستقيم آن را كسي معرفي مي كنند كه تنها شما را در مسير احقاق حقي كه داشته ايد همراهي كرده است.
واقعيتي كه آنان بيهوده تلاش مي كنند ناديده انگارند آن است كه در اين انتخابات تقلبي بزرگ اتفاق افتاده و پس از آن، معترضان به اين وضعيت به گونه اي غيرانساني مورد هجوم قرار گرفته و كشته، زخمي و يا بازداشت شده اند. اگر با مسببين جنايت كوي دانشگاه در 18 تير 1378 به گونه اي مناسب و قانوني برخورد مي شد امروز شاهد تكرار آن فجايع در ابعادي وسيع تر و وارونه جلوه دادن واقعيتها به گونه اي جسورانه تر نبوديم.
همان ها هستند كه هنوز با اتكاء به امكاناتي كه متعلق به عموم مردم است در راستاي منافع گروهي خود بي پروا به دروغ گويي و پرونده سازي براي ديگران ادامه مي دهند و افعالي را كه خود عامل آن هستند را به بنده نسبت مي دهند. آنان غافلند كه موسوي با اين ترفندهايي كه ماهيت آن براي همه مردم روشن شده است از صحنه بيرون نمي رود. آنچه در اين روزها رخ داد اصل نظام جمهوري اسلامي را كه ميراث امام بزرگوار و شهداي گرانقدرمان است هدف قرار داده و اين چيزي نيست كه بتوان به سادگي از كنار آن گذاشت و با طرح اتهاماتي اينگونه و تهديد به محاكمه از آن صرفنظر نمود. من نه تنها از پاسخ گويي در برابر اين اتهامات واهمه اي ندارم بلكه آمادگي دارم تا نشان دهم چگونه مجرمان انتخاباتي در كنار مسببان اصلي اغتشاشات اخير قرار گرفتند و خون مردم را بر زمين ريختند و اكنون كوشش مي كنند صحنه هايي را كه صدها شاهد و دهها تصوير آن را گواهي مي دهند به گونه اي ديگر جلوه دهند؛ آماده ام تا نشان دهم چگونه كساني كه عملشان در راستاي ايجاد هرج و مرج در كشور؛ تضعيف نظام و منافع بيگانگان است تلاش نمودند به بهانه تخريب‌گريهاي عناصري نامعلوم، جنبش سبز شما را اغتشاشگري و وابسته به بيگانه معرفي كنند؛ ولي حاضر نيستم به خاطر مصالح شخصي و هراس از اينگونه تهديدها از ايستادگي در سايه شجره سبز استيفاي حقوق ملت ايران كه امروز به خون به ناحق ريخته شده جوانان اين كشور آبياري شده است لحظه اي صرف‌نظر نمايم. از مجموع آراي ريخته شده در صندوقها تنها يك رأي متعلق به من است و شما به خوبي مي دانيد كه مشكل آنها با ميليونها رأيي است كه جوابي براي سرنوشت آنها ندارند.
باز هم از عموم ملت شريف ايران متواضعانه درخواست مي كنم با حفظ آرامش و پرهيز از ايجاد تنش، در دام بدخواهان كه كوشش مي كنند اين حركت گسترده اجتماعي را شورش و اغتشاش و وابسته به بيگانه قلمداد كنند، نيافتند و با زيركي و هوشياري كه ويژگي ممتاز شماست اين توطئه ها را مهار نمايند. تداوم اعتراض در چارچوب قانون و با رعايت اصول و مباني نشأت گرفته از انقلاب اسلامي راهبرد اصلي است كه ضامن تداوم و دسترسي به اهداف شماست. دشمن خارجي با همراهي ياران جاهل و طماع خود در داخل بر آنست كه مطالبات اين حركت عظيم خودجوش را به خوارج بيرون از نظام نسبت دهد و حتي الله اكبرهاي از دل برآمده شما را چون قرآنهاي سر نيزه معرفي كند. بر ماست كه با رفتار و گفتار خود اين توطئه شوم را خنثي نماييم.
برادر و خدمتگزار شما – ميرحسين موسوي چهارم تیر 1388

tisdag 23 juni 2009

:(اینترنت)
پيچيده‌ترين سامانه‌های سانسور و جاسوسی
به دنبال آغاز اعتراض‌ها پس از اعلام نتایج انتخابات در ایران محدودیت های بیشتری برای اینترنت در این کشور در
نظر گرفته شده است.
۱۳۸۸/۰۴/۰۱ به نوشته روزنامه آمريکايی وال‌استريت‌ژورنال رژيم حاکم بر ايران با همکاری شرکت‌های اروپايی يکی از پيچيده‌ترين سامانه‌های سانسور و جاسوسی در اينترنت را در جهان ايجاد کرده است.وال استريت ژورنال در گزارشی در اين باره که در سايت اينترنتی اين روزنامه نيز منتشر شده است، در اين باره نوشته است، اين سيستم پيچيده جاسوسی به دستگاه‌های دولتی ايران اين امکان را می‌دهد که در سطح گسترده‌ای اقدام به کنترل مبادلات اينترنتی کاربران کنند.به گفته کارشناسان ايرانی و غيرايرانی ابعاد کنترل اينترنت توسط دولت ايران به مراتب فراتر از مسدود کردن وب‌سايت‌ها و ايجاد محدوديت برای دسترسی به اينترنت است.وال استريت ژورنال با اشاره به اعتراضات پس از انتخابات رياست جمهوری در ايران به نقل از کارشناسان می‌نويسد، دستگاه‌های ذيربط با استفاده از اين سامانه کنترل اينترنت نه تنها قادر به مسدود کردن کانال‌های ارتباطی هستند، بلکه می‌توانند با نفوذ به اين کانال‌ها ضمن جمع‌آوری اطلاعات در باره تک تک افراد، حتی اقدام به انتشار اطلاعات مورد نظر خود در ميان کاربران کنند. آقای «بن روم» سخنگوی يک شرکت اقماری وابسته به کمپانی زيمنس آلمان و نوکيای فنلاند در گفت و گو با وال استريت ژورنال تاييد کرده است، که اين شرکت در نيمه دوم سال ۲۰۰۸ دست کم بخش‌هايی از سامانه کنترل اينترنت را در اختيار ايران قرار داده است.به گفته وی اين «تجهيزات مونيتورينگ» در چارچوب يک قرارداد بلند مدت فروش تکنولوژی تلفن همراه در اختيار ايران قرار گرفته است. سال گذشته گزارش‌هايی در باره فروش اين تجهيزات به ايران از سوی شرکت «نوکيا زيمنس نتورکز» منتشر شده بود.به گفته کارشناسان اينترنت دولت ايران در ماه‌های گذشته تنها به صورت آزمايشی از بخش‌هايی از اين سامانه استفاده کرده بود، ولی تا همين اواخر و پيش از آغاز ناآرامی‌ها از قابليت‌های ديگر اين سيستم اطلاع نداشت.يک مهندس رايانه در تهران در اين باره به وال‌استريت‌ژورنال گفته است: «ما نمی‌دانستيم، که آنها می‌توانند از عهده انجام اين کارها برآيند، اما اکنون می‌دانيم که آنها دستگاه‌های قدرتمندی در اختيار دارند که با استفاده از آن می‌توانند، بسياری از کارهای پيچيده در شبکه را انجام دهند.»وال استريت ژورنال با اشاره به که اين روزها همه چشم‌ها متوجه ايران است و دولت ايران هم برای جلوگيری از خروج اطلاعات از کشور تلاش می‌کند، می‌افزايد: شايد دولت ايران به اين دليل اينترنت را به طور کامل قطع نکرده و سرعت آن را کاهش داده است، که سرگرم کنترل اطلاعات مبادله شده است.در بخش ديگری از اين گزارش شمار کاربران اينترنت در ايران حدود ۲۳ ميليون نفر اعلام شده و آمده است، شاهرگ‌های اصلی اينترنت در ايران در انحصار دولت است

söndag 21 juni 2009

:در اعتراضات و حضور خود در خیابانها نکات زیر را فراموش نکنید
توجه داشته باشید حتی با بکار بستن همه نکات ایمنی، احتمال آسیب در گردهمایی های اعتراض آمیز از بین نمی رود. شما به جنگ نمی روید. شما برای مطالبه حقوق مدنی خود در یک گردهمایی حاضر می شوید. به قصد برخورد فیزیکی به جمع معترضین نپیوندید. عصبانیت خود را از ابتدای حرکت کنترل کنید. با عصبانیت تصمیم های نامناسب می گیرید. رفتار خشن یا قهرمانانه از خود به خرج می دهید و خود و دیگران را در معرض آسیب قرار می دهید. سربازان وظیفه و افراد پلیس هم مردمان ایرانند. بجای تحریک و عصبانی کردن آنها از شعارهایی استفاده کنید که آنها را تشویق کنید به شما ملحق شوند
فقط تعداد محدودی از چماقداران حرفه ای با شستشوی مغزی طوری تربیت شده اند که می توانند به مردم عادی حمله کنند و به مردم آسیب برساننداز حمل هر گونه اسلحه گرم یا سرد خودداری کنید. حتی پرتاب سنگ به پلیس ضد شورش آسیبی به آنها نمی زند، آنها سپر و لباسهای محافظت شده دارند. استفاده از اسلحه به پلیس ضد شورش و لباس شخصی ها مجوز استفاده از سلاح های خطرناک تر را می دهد. آنها عمری در استفاده از این سلاحها تلف کرده اند
مطمئن باشید با یک کارد آشپزخانه یا یک تفنگ بادی جز آسیب زدن به خودتان کاری از پیش نمی برید.
لباس و کفشی بپوشید که بتوانید به راحتی بدوید و فرار کنید. کفش شما علاوه بر راحت بودن باید پای شما را در برابر لگد شدن در حمعیت محافظت کند.
لباس آستین بلند و کمی کلفت، آسیب ضربه ها باتوم و زنجیر را تخفیف می دهد. لباسی بپوشید که جلب توجه نکند و به سادگی پاره نشود. نیروهای امنیتی با کشیدن و گرفتن لباس افراد را دستگیر می کنند. لباسی بپوشید که به راحتی نتوان در آن چنگ زد و به آن گیر داد. با خود یک کوله پشتی کوچک یا کیف کمری حاوی یک بطری بزرگ آب، پارچه تمیز برای زخم بندی ببرید. حتماً موبایل همراه داشته باشید و ترجیحاً شماره تلفن های ضروری را در ذهن حفظ کرده و از روی حافظه دستگاه پاک کنید که درصورت دستگیر شدن، شبکه شما علیه شما یا دوستانتان به کار گرفته نشود. از حمل کارت شناسایی یا دفترچه تلفن شخصی خودداری کنید، به همراه خود فقط یک یا دو شماره تلفن و نام (ترجیجاً فرد قابل اعتماد و مسن) داشته باشید که در صورت زخمی شدن دیگران بتوانند آن شماره را پیدا کرده به اعضای خانواده شما خبر دهند. همیشه در گروه حرکت کنید. در گروه، با حداقل چهار یا پنج نفر قرار بگذارید که مدام یکدیگر را تحت نظر داشته باشید. اگر از گم شدن یکی خبر دار شدید فوری به دیگران خبر دهید. به صورت شخصی با گروه مهاجمان یا حتی یک مهاجم درگیر نشوید. ممکن است مسلح باشند. دیده شده که ورزشکاران و افرادی که مهارتهای رزمی یا اعتماد به نفس مبارزه دارند، بیشتر و شدیدتر آسیب می بینند.قدرت ما مردم در جمع بودن ماست.
حتی اگر کاملاً مطمئن هستید که توانایی دفاع از شخص خود را دارید از جدا شدن از جمع و اعمال قهرمانانه پرهیز کنید. اگر فرد ناشناسی با اصرار از شما خواست که جمع را ترک کنید و مثلاً به بهانه کمک به کسی به کوچه خلوتی بروید، به احتمال تله فکر کنید. از چند نفر دیگر بخواهید که شما را همراهی کنند.
گروه لباس شخصی ها یا پلیس ها با تحریک کردن شما، مثل فحاشی، ترسو خطاب کردن، عصبانی کردن یا ... شما را تشویق می کنند که گروه را ترک کنید. تکنیک الوات و پلیس ضد شورش جدا کردن شما از جمع و کتک زدن یا دستگیری شماست.
اگر شما را از جمع جدا کردند، با فریاد زدن کمک از دیگران بخواهید. سه نفر که با فریاد به سمت پلیس یا لباس شخصی می دوند و فریاد می زنند از هر اسلحه ای ترسناک تر است. اگر دستگیر شدید یا در حلقه چندین مهاجم گیر افتادید و امید کمک رسیدن یا فرار کردن نداشتید، مبارزه فعال و تحریک کلامی با چند نفر آسیب بیشتری به شما می زند. سر و صورت خود را دست و بازوهایتان محافظت کنید. برای کمک فریاد بزنید و منتظر فرصت مقتضی برای فرار باشید. پلیس ضد شورش مسلح به باتوم، باتوم برقی، بمب صوتی، اسپری فلفل، گاز اشک آور، گلوله پلاستیکی، شات گان ساچمه ای و گلوله واقعی است. هر گاه به سمت جمعیت شلیک مستقیم کردند، روی زمین بخوابید.
چندین عکس و ویدئو از کشته و زخمی های تظاهرات نشان می دهد که آنها از ناحیه صورت و گردن مورد اصابت قرار گرفته اند. گویا شلیک می کنند که بکشند. بعد از شلیک یا پرتاب نارنجکهای گاز اشک آور، در چند ثانیه اول، اگه پوکه نارنجک نزدیک شماست می توانید آنرا با لگد از جمعیت دور کنید. دست زدن به پوکه می تواند باعث سوختگی های شیمیایی شدید شود. حتی زمانی که ابر دود اطراف پوکه خیلی غلیظ است نزدیک شدن به آن به قصد شوت کردن آن ممکن است باعث آسیب شدید به شما شود. در بعضی مراجع گفته شده که مایع کلراید (وایتکس) خنثی کننده گاز است. انداختن یک پارچه کلفت آغشته به وایتکس یا حتی ریختن یک سطل وایتکس روی پوکه می تواند یک پوکه فعال را خاموش کند.
بعضی فلوراید موجود در خمیر دندان را در مقابله با گاز اشک آور موثر دانسته اند و توصیه کرده اند مالیدن کمی خمیردندان به گونه ها برای جلوگیری از سوزش چشم مفید است. (توجه: استفاده از وایتکس و خمیر دندان را از سایتهای غیر ایرانی پیدا کرده ام و شخصاً از کسی نشنیده ام که آنها را به کار بسته باشد.)
بهترین مقابله با سوختگی چشم و گلو از گاز اشک آور و اسپری فلفل، فرار از ابر دود و شستن چشم و صورت با آب فراوان است. دستمال خیس کارایی کمتری دارد، چرا که مواد شیمیایی در رطوبت دستمال باقی می مانند و با مالیدن مکرر آن به چشمتان آسیب بیشتری به خود می زنید. از آنجا که بعضی از این مواد شیمیایی در حلالهای چربی حل شده اند، شستشو با آب اثر آنها را به سادگی خنتی نمی کند. استفاده از شیر پر چرب تو صیه شده است. اگر زخمی شدید، یا متوجه خونریزی یا درد شدید در بدن خود در نتیجه درگیری شدید. قبل از آنکه ضایعه شما را از پای در بیاورد از اطرافیان کمک بخواهید. هر گونه خونریزی فعال را جدی بگیرید. راهنمای کمکهای اولیه : می دانم که رعایت نکات ایمنی در آنچان صحنه ای بسیار سخت و بعضی مواقع ناممکن است. ولی حتی اگر کمکهای اولیه نمی دانید با بکار بستن چند نکته اصلی می توانید در ثانیه های اول مفید واقع شوید.به محض برخورد با کسی که مجروح شده، یا به زمین افتاده خود را به مجروح برسانید و در راه رسیدن با فریاد دیگران را از مجروح شدن فرد مطلع کنید و کمک بخواهید. سپس مراحل زیر را انجام دهید:
تنفس: مطمئن شوید شخص مجروح می تواند نفس بکشد. اگر چیزی جلوی نفس کشیدن او را گرفته (مثلاً لخته خون در دهان یا ماسک پارچه ای) سریعاً آنرا از دهانش دور کنید. اگر بعد از باز کردن راه هوایی، باز هم نفس نکشید، شخص به تنفس مصنوعی دهان به دهان احتیاج دارد. فریاد بزنید و از اطرفیان بخواهید کسی که کمک اولیه می داند جلو بیاید و کمک کند.
خونریزی: فرد خونریزی کننده را روی زمین بخوابانید. با یک پارچه تمیز روی محل خونریزی فشار دهید. اگر مکان خونریزی از گردن فرد یا اطراف دهان فرد است، مطمئن شوید فشار روی محل خونریزی تنفس فرد را مختل نمی کند. مهمتر از هر چیز تنفس زخمی است. برای جلوگیری از خونریزی طوری گردن فرد را فشار ندهید که باعث خفگی اش شوید. اگر فرد هوشیاری کامل ندارد، یا روی زمین دراز کشیده، آب به دهان فرد نریزید. آب در دهان فرد ناهوشیار باعث خفگی می شود. همچنین همواره سعی کنید مجروح را به پهلو بخوابانید. به این صورت ترشحات و مایعات دهان وی به مجرای هوایی راه پیدا نمی کند. ضربه به سر، (خصوصاً به همراه خونریزی از گوش) باعث کاهش هوشیاری می شود. فرد جهت را تشخیص نمی دهد و هر لحظه احتمال سقوط یا گم شدن در جریان اتفاقات دارد. به این فرد کمک کنید که از صحنه درگیری خارج شود. و تا مطمئن نشدید جای امنی نشسته است او را رها نکنید. حین حمل افراد مجروح، (خصوصاً افرادی که به کمر آنها آسیب خورده) نباید به کمر فرد مجروح فشار وارد شود. بهترین راه حمل مجروح گذاشتن وی روی پتو یا یک پارچه بزرگ مثل چادر خانمها و حمل او با گرفتن گوشه های پارچه است. احتمالاً پیدا کردن برانکارد یا پتو در جریان کارزار سخت است، پس در صورت امکان فرد را بغل کنید. ولی حمل مجروح در حالی که دست و پای فرد از دو طرف توسط مردم کشیده می شود می تواند صدمات شدید به نخاع فرد وارد کند. اگر افراد مسلط به کمک اولیه و کسانی برای حمل مجروح بر بالین مجروح رسیدند، اطراف بیمار را خلوت کنید. کمک کنید که راه حمل کنندگان به سمت مکانهای امن باز شود. پلیس ضد شورش مسلح به گاز اشک آور، اسپری فلفل و تانکرهای آب جوش و مایعات اسیدی است. مایعات تخصصی مختلفی برای مقابله با هر کدام وجود دارد که متاسفانه در این شرایط نمی توان به آنها دسترسی پیدا کرد. اما در اکثر موارد شستشوی عضو آسیب دیده، خصوصاً چشم ها با آب فراوان کمک می کند. در مورد خاص اسپری فلفل بخاطر حلال چربی در آن، به سادگی با آب شسته نمی شود. شستشو با شیر پرچرب کمک کننده است. کمک بخواهید.
در حالی که سعی می کنید مجروح را به بیمارستان برسانید فریاد بزنید "پزشک". احتمال اینکه کسی که کمکهای اولیه می داند در نزدیک شما باشد زیاد است. اگر کمک اولیه می دانید، خودتان به همراه دوستانتان گروههای کوچک امداد تشکیل دهید و مردم را یاری دهید. یک گروه کوچک امداد متشکل از یک پرستار مجهز به وسایل کمکهای اولیه، چند جوان قوی برای حمل مجروحین به نواحی امن که پرستارها ایستاده اند و چند وسیله نقلیه (حتی موتور سوار) برای حمل مجروحین به بیمارستانهای امن می تواند جان ده ها نفر را به سادگی نجات دهند. امروز روزی است که با نجات هموطنانتان می توانید تا آخر عمر به شجاعت خود ببالید. اما می دانم که شرمندگی آنکه نیستم تا به داد هموطنانم برسم، تا ابد بر دوشم خواهند ماند
دست خدا به همراهتان